معنی باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخشواحد فرعی تشکیل , بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان , میدهند, معنی باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخشواحد فرعی تشکیل پ بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان پ میدهند, معنی fاik اoتgاz m اkتxا[ jkmbi m foamاpb tcud تaldg , foa tcud اx jmu ksتrg [اjmc dا ;dاi li اtcاb اj , kdbijb, معنی اصطلاح باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخشواحد فرعی تشکیل , بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان , میدهند, معادل باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخشواحد فرعی تشکیل , بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان , میدهند, باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخشواحد فرعی تشکیل , بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان , میدهند چی میشه؟, باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخشواحد فرعی تشکیل , بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان , میدهند یعنی چی؟, باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخشواحد فرعی تشکیل , بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان , میدهند synonym, باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخشواحد فرعی تشکیل , بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان , میدهند definition,